به گزارش مشرق، هر دوره تکرار می شود؛ هر بار که قصد نوشتن گزارش یا یادداشتی درباره «جشنواره فیلم های کودکان و نوجوانان» را دارم، بهترین عنوانی که برای توصیف عملکرد و قواره این جشنواره به نظر می رسد، «مدرسه پیرمردها»ست!
جشنواره فیلم های کودکان و نوجوانان در روزگاری نهچندان دور، شکوه و اعتبار خاصی داشت. این جشنواره نه فقط در داخل بلکه در سطح جهان، به عنوان یک رویداد و گردهمایی فرهنگی بزرگ و قابل تحسین شناخته میشد. اما از اواخر دهه ۷۰ رفتهرفته از آن عظمت کاسته شد.
بیشتر بخوانید:
دلار سی هزار تومن؛ سفره مردم کوچکتر، جشنواره کودک مهمتر؟!
کسانی که در دهه های ۶۰ و ۷۰ مخاطب و پی گیری آثار سینمایی بودند به خوبی به یاد دارند که در آن دوران، سینمای کودک، یکی از قدرتمندترین بخش های هنر هفتم در ایران بود؛ هم تعداد زیادی فیلم در این رده تولید می شد و هم اینکه فیلم های منتسب به این رده، از بهترین و پرتماشاگرترین آثار سینمای ما محسوب می شدند. طوری که حتی بزرگسالان نیز به تماشای آن فیلم ها راغب بودند. در آن سال ها، سینما بولوار در تهران مختص نمایش فیلم های کودکان بود و اهالی سینما به خوبی یاد دارند که عصرهای جمعه، چه صف های طولانی در مقابل این سینما تشکیل می شد. اما طی دو دهه اخیر با سیاستگذاری و برنامه ریزی های اعمال شده در سینمای ایران، فیلم های کودک و نوجوان نیز مانند خیلی دیگر از طیف ها و جریان های سینمایی به انزوا رانده شده اند؛ هر سال، تعداد اندکی فیلم در این رده تولید می شود و اکثریت قریب به اتفاق همان اندک تولیدات سینمای کودک نیز اساسا قابل تماشا نیستند!
اما به طور کلی، تولید فیلم با اصالت و تأثیرگذار برای کودکان، نیازمند انگیزه های پاک و فطری است. اما به واسطه ریل گذاری مدیران سینمایی در این دو دهه، سینمای ما یا به سمت تجارت و سرمایه سالاری سوق داشته و یا در جهت اطوارهای شبه روشنفکرانه به قصد فتح جوایز جشنواره های خارجی پیش رفته است. با این گرایش ها، نمی توان برای بچه ها فیلم خوب و زیبا ساخت.
در نتیجه چنین وضعیتی، «جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان» نیز برخلاف اسم پرطراوت و شورانگیزش، امروز به رویدادی کسلکننده، خسته، فاقد خلاقیت و نوآوری و تکراری تبدیل شده است. این جشنواره برخلاف انتظار، بیش از آنکه محل بروز استعدادهای نونهال یا درخشش ایدههای هنری جدید درباره چگونگی کار تربیتی برای بچهها از طریق سینما باشد، مجالی برای خودنمایی بیشتر و آزمون و خطاهای بیپایان مدیران همیشه در صحنه سینماست!
بیشتربخوانید:
محمدرضا عباسیان: برگزاری هر جشنواره سینمایی یعنی فقط کاسبی!
مدیرانی که همواره مسئولیت مصادر اجرایی سینمای کشور را برعهده دارند و فقط به طور فصلی با هم جابجا میشوند! این جشنواره، مدرسهای برای این افراد است تا هر دوره، درسها و تجربیات گذشته را دوره کنند و روشهای نه چندان تازهای را در آن امتحان کنند. همیشه هم نمره نهایی آنها ثابت است؛ عدم تأثیرگذاری و جریانسازی در زمینه تولید فیلم برای کودکان و نوجوانان! کما اینکه در دوره های اخیر این جشنواره، بیشتر فیلمها درباره بچهها بوده اند نه برای کودکان و نوجوانان. این درحالی است که این جشنواره اصلا برای این راهاندازی شد تا کارزاری برای فیلمهایی با مخاطب کودک و نوجوان باشد. همچنین برنامههای اجرا شده در دوره های اخیر این جشنواره نیز باز هم برای مدیران و فیلمسازان بزرگسال بوده است و ارتباط چندانی با بچهها نداشته است.
حتی دوره سی و سوم این جشنواره نیز بیشتر به این قصد درحال برگزاری است تا آزمون و خطایی دیگر برای برگزاری دیگر جشنواره ها در شرایط کرونایی باشد!
****آرش فهیم